دلم "منِ او" میخواهد . . .
نه که بخوانمش!
که بنویسمش،
پشت سرهم و بی وقفه . . .
یکِ من
دویِ من
سهِ من
وبعد . . .
بنشینم و چشم بدوزم به کاغذ های سفیدِ او . . .
یکِ او
دوِیِ او
سهِ او
و در خیالم بسازم هر انچه را که دوست دارم نقش بندد در این کاغذ های سفید!
دلم عجیب "منِ او" میخواهد . . .