۱۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۹:۱۵
دلتنگ که میشوم . . .
دلتنگ که میشوم ٬ بیشتر از هر روز تنها و تنهاتـر میشوم ! هـی با خود می گویم باید یکی باشد تا این دلتــنگی هایمـ را پـَر پـر کند !یکی باید باشد ٬ باشد . . .بمـاند . . . بماند ٬ رفتن بلد نباشد ! یکی باید باشد دلم را تنگ ِ خودش کند ! بلد باشد آرامـم کند ! آری یکی باید باشد هوای دلم را همیشه داشته باشد ٬ نه برای یک روز ٬ یک ماه ! بماند برای یک عمر . . .
چیدمان ِ زندگیــم اگر دست ِ من بود ٬ تو را برای همیشه یک جا ثابت نگه میداشتم ! مثلا میگذاشتـَمت بالای ِ طاقچه ی دلـم ! تا دیگر دلت هوای ِ نقل و مکان نداشته باشد !
پ.ن: گفت: هیچ کس از دوری و نبودِ هیچ کسی نمرده ! مُرده ؟
تو و دلم گفتم اونایی که مردن ، زبانِ گفتن ندارن . . .
۹۴/۰۲/۱۰