حس مسخریه ایه . . .
حس مسخریه ایه ؛ حس از دست دادن چیزی که متعلق به تو نیست . . .
حس مسخریه ایه ؛ حس از دست دادن چیزی که متعلق به تو نیست . . .
هر شب خوشبختی ات را آرزو می کنم . . .
ولی ، خدا فقط می داند . . .
حسادت امانم را بریده . . .
از دور تو را دوست دارم . . .
بی هیچ ، عطری . . .
آغوشی . . .
لمسی . . .
و یا حتی بوسه ای . . .
تنها دوستت دارم ، از دور . . . !
خداوندا از بچگی به من آموختند همه را دوست بدار . . .
حال که بزرگ شده ام و کسی را دوست دارم
می گویند:
فراموشش کن . . .
احساس مرگ می کنم . . .
انگاری
فاتحه ی مرا خوانده ای . . .
از این مردم دلگیرم
هیچکدامشان شبیه تو نیستند . . .
تو باشی چه فکر می کنی . . .؟
می روی سراغ کسی دیگر . . .؟
من هم مثل تو فکر می کنم ، فقط ؛
جز تو کسی را سراغ ندارم . . .
خوانده ایم و اثبات کرده اند که برای هر عملی در جهان
عکس العملی هست ،
به اندازه خودش ، در جهت مخالف.
تعادل جهانم بهم ریخته
از وقتی تو را
در جهت مخالف آغوشم
به اندازه خودم
کم دارم . . .
به نبودنت عادت کرده ام . . .
اما
مشکل اینجاست ،
که به بودنت
کنار کسی جز خودم
عادت نمی کنم . . .
کِی دست از سر من بر می داری . . .؟
می پرسم که بدانم
کی میمیرم . . .
میخواهم تو را ، میخواهم تو را
در همین لحظه ، همینجا
طاقت ندارم دیگر
حس کن احساس این دل تنها را !!!
کسی را دوست دارم که
که آنقدر برایم کس است که
نگاهم دیگر دنبال کسی نیست
وقتی سرما میخوری و لرز داری و بدنت درد میکنه و از چشات همه ش اشک میاد و
از مماخت بدتر و سرفه پوستتُ میکنه! تازه میفهمی چقدر نیاز داری یکی باشه
نازتُ بکشه! حالا هی مامانت میوه پوست بگیره برات و بابات اصرار کنه ببردت
دکتر و یکی از برادرات بیاد دنبالت و اون یکی برادرت لوست کنه!
چرا هیشکی نمیفهمه اونی که باید باشه نیست! . . .
هروقت دلم برای تو تنگ میشود دستم را روی قلبم میگذارم . . .
آخه جایگاه تو در قلب من هست و تپش قلبم نشانه ی وجود توست . . .
پس همیشه باش تا این قلب . . .
جداموندن از کسی که دوستش داری
فرقی با مردن ندارد
پس عمری که بی تو میگذرد
مرگیست به نام زندگی ! ! !
دلم برای یک نفر تنگ است . . .
نه میدانم چه می کند . . .
حتی خبری از رنگ چشم هایش هم ندارم . . .
رنگ موهایش را نمی دانم . . .
لبخندش را . . .
فقط میدانم که باید دراین تنهاییم باشد و نیست
تو، با مــن باش !
من، دست همه اتفاق ها را میگیرم
که نیُفتَنـــــــــد
گفتم بگو . . .!
سکوت کرد و رفت . . .
و من
هنوز گوش میکنم . . .
دلتنگی من تمام نمیشود
همین که فکر کنم
من و تو
دو نفریم
دلتنگتر میشوم برای تو
بدترین حال دنیا اینه که:
آدم دلش هیچی نخواد . . .
جز . . .
عادت هر روزه ام شده است که جای انگشتانم را از روی «شیشه مانیتور» پاک کنم . . .
آخه ؛ نوازش کردن آن یک عکس ، عادت هر روزه ام شده است . . .
تنها فرق من و تو در تنهایی من است . . .
تو نه تنها نیستی ، تنها نیستی . . .
میخواهم خودم را رها کنم تا پرواز کند و این کودک روح من ، آرامِ خود را در آغوش تو جای دهد . . .
سرش را در سینه ات بفشارد و فریاد زند: خسته ام و در اوج خستگی به تو نیاز دارم . . .
انتظار کشیدن به پای کسی که دوستش داری . . .
قشنگ ترین اسارت زندگیست . . .
باران شده ای . . . !
یک لحظه می باری . . . و من یک هفته بیمارم . . . !
دوای این بی خوابی ها
تویی که الآن خوابی . . .
دست به صورتم نزن ...
می ترسم بیفتد نقاب خندانی که بر چهره دارم !!!
و بعد سیل اشک هایم, تو را با خود ببرد ... و باز من بمانم و تنهایی !!!
می گویند برای هر کس میلیون ها آدم وجود دارد
که می توانند عاشق یکدیگر باشند . . .
اما نمی دانم چرا برای من فقط تو
معنای وجود را داشتی . . .
بقیه فقط هستند ! !
به سلامتی پسری که وقتی ازش پرسیدند . . . :
چته مرد چرا ناراحتی . . .! ! !
با چشمای خیسش برگشت گفت . . . :
تا حالا پشت سر ماشین عروس عشقت بوق زدی ! ! ؟ ؟ ؟
دنیای غریبی است . . .
روزهایی که فکر میکنی باید بخندی . . .
اشکت را در می آورد . . .
اشکهایت که تمام شد . . .
آتش دلت که شعله کشید وتمنای فقط چند قطره اشک را داشت . . .
دنیا تو را می خنداند . . .
آنقدر می خندی تا اشکت در آید و دوباره . . .
بازی تلخ زمانه شروع می شود و تو
فقط باید به رسم روزگار باشی . . .
خیالی نیست دنیا . . .
خیالی نیست . . .
به رسمت عادت کرده ام . . .
ﮔﯿﺮﻡ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﺻﻔﺤﻪ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻧﻮﺷﺘﻢ
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﺘﻮﻥ ﺗﺎ ﺁﻥ ﺳﺘﻮﻥ
ﻫﯿﭻ ﻓﺮﺟﯽ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺩﻟﺖ
ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺗﻨﮓ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ . .
حرف های زیادی برای گفتن است
که هیچ زمان
هیچ کجای زندگی
گفته نمی شوند
مثلِ دوستت دارم وقتی ..
کاش صبر می کردی تا ..
اگر بودم شاید امروز ..
به پایان
ایمان خواهیم آورد،
در جاده ای که،
دوست داشتن های
ساده در آغاز،
می رسد به،
بی تفاوتی های
سخت در انتها! ...
هر جا که می بینم نوشته است :
” خواستن توانستن است ” آتش می گیرم !!!
یعنی او نخواست که نشد ؟!
دوستت دارم
رابطه ها شدن عین " سلف سرویس " همه میخوان از هر آدمی یه ذره تو بشقابشون باشه!
هرگز هیچ حسرتی در دنیا
این چنین یک جا جمع نمی شوند ،
که در این سه واژه ی کوتاه : "او دوستم ندارد"
ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﯾﻬﻮ ﻣﯿﺎﻥ . . .
ﯾﻬﻮ ﺯﻧﺪﮔﯿﺘﻮ ﻗﺸﻨﮓ ﻣﯿﮑﻨﻦ . . .
ﯾﻬﻮ ﻣﯿﺸﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﻧﻔﺲ ﮐﺸﯿﺪﻧﺖ . . .
ﯾﻬﻮ ﻣﯿﺸﻦ ﻫﻤﻪ ﺩﻟﺨﻮﺷﯿﺖ . . .
ﯾﻬﻮ ﻣﯿﺸﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﺕ . . .
ﺑﻌﺪ ﯾﻬﻮ ﻫﻤﯿﻨﺠﻮﺭﯼ ﻣﯿﺮﻥ . . .
ﯾﻬﻮ ﮔﻨﺪ ﻣﯿﺰﻧﻦ ﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﺕ . . .
ﯾﻬﻮ ﻣﯿﺸﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﻫﻤﻪ ﻏﺼﻪ ﻫﺎﺗﻮ ﻫﻤﻪ
ﺍﺷﮑﺎﺕ . . .
ﻳﻬﻮ ﻣﯿﺸﻦ ﺳﺒﺐ ﺑﺎﻻ ﻧﯿﻮﻣﺪﻥ ﻧﻔﺴﺖ
مرا شکست !
او که وِرد زبانش بود :
خدایا کمک کن اگر چیزی می شکنم "دل نباشد"
کفش ها چه عاشقانه هایی با هم دارند !
یکی که گم شود دیگری محکوم به آوارگیست . . .
زندگی
"زندگی" بـه من آموخـت . . .
آدمها نـه " دروغ " می گویند
نه زیر " حرفشان " می زنند .
اگر " چیزی " می گویند . . .
صرفا " احساسشان " درهمان لحظه سـت
نبـایـد رویش " حساب " کرد
کسی چه میداند...
امروز چند بار فرو ریختم
از دیدن کسی که
فقط نامش ، همنام تو بود !!
نه چتری با خود داشت!
نه روزنامه!
نه چمدان...!
عاشقش شدم!
از کجا باید میفهمیدم مسافر است؟!
من از زندگی کسی حذف شدم، که برای داشتنش و بودنش، خیلی ها را از زندگیم حذف کردم....
دلم را
ذهنم را
وخاطراتم را
در لفافه ای ازسنگ پیچیدم .
با تمام توان
تمامیش را ،
با طنابی از جنس آهن ،
محکم کردم .
و آنرا....
در ته دره
فراموشی انداختم .
تا دور و رها شوم
از آنچه که
در این مدت
بر من گذشته.... .
حتی با اشتباه ...
حتی با مرور زمان ...
حتی با هرچیز دیگه ...
این دوست داشتنا شاید فقط یه جور از دل آدما پاک شه ...
اونم مردن هست ...
همیشه
همه جا
همه ی لحظه ها
دوست داشتنت تو قلبم حک شده و هست عشقم
وقتی تــو رو دیدم
مثل شاخه ی از برگ جدا شدم
برای اینکه باتو بـاشـــم
افتادم زمین
فکـــر می کردم منو بر می داری زمین
نمی دونستـــم پاهاتو میزاری روی قلبـــم
و از صدای خش خش شکستنم لذت می بری
تو کجایی سهراب ؟
تو کجایی سهراب ؟
آب را گل کردند
چشم ها را بستند و چه با دل کردند ...
وای سهراب کجایی آخر ؟ ...
زخم ها بر دل عاشق کردند ...
خون به چشمان شقا یق کردند ...
تو کجایی سهراب ؟
که همین نزدیکی عشق را دار زدند،
همه جا سایه ی دیوار زدند ...
ای سهراب کجایی که ببینی حالا
دل خوش مثقالی است! ....
دل خوش سیری چند ؟
صبر کن سهراب...گفته بودی قایقی خواهی ساخت...!
قایقت جا دارد؟
من هم از همهمه ی اهل زمین دلگیرم.
ﻣـــــــﻦ ﻋﺎﺷﻘـــﺎﻧـــــﻪ ﻫﺎﯾـــــــﻢ ﺭﺍ
ﺭﻭﯼ ﻫﻤﯿـــــــــﻦ ﺩﯾـــــــــﻮﺍﺭ ﻣﺠـــﺎﺯﯼ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴــــــــﻢ !
ﺍﺯ ﻟــﺞ ﺗــــــــﻮ . . .
ﺍﺯ ﻟـــﺞ ﺧــــــــﻮﺩﻡ . . .
ﮐﻪ ﺣﺎﺿـــــــﺮ ﻧﺒــﻮﺩﯾــــــــﻢ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ
ﺍﯾـــــــﻦ ﻫــــﺎ ﺭﺍ ﻭﺍﻗﻌـــــــﯽ ﺑــﻪ ﻫـــﻢ ﺑﮕﻮﯾﯿــــــــﻢ . . !
حوصله خواندن ندارم
حوصله نوشتن هم ندارم
این همه دلتنگی دیگر نه با خواندن کم می شود نه با نوشتن …
دلم تو را می خواهد .....!!
اینکه تنها باشى دردش کمتر است
از اینکه پیش همه کس ات احساس تنهایى کنى.....
اگر تعداد آدمهاى دنیا فرد باشد،
یک نفر تنها میماند.
و او منم.....!!!
خدایا...!
کسى را که قسمت دیگریست سر راه ما قرار نده!!!
تا شبهاى دلتنگى اش مال ما باشد و روزهاى خوشش براى دیگرى!!!
مُردیم از بس امتحان پس دادیم!
مُردیم از بس حکمت دیدیم.....!!!
واسه یه لحظه لذت، به کسى نگو دوست دارم!!!!!
دل میبنده، ضربه میخوره، افسرده میشه،دیگه نمیتونه اعتماد کنه،
تنــهــــا میمونه.....
بالاخره یک روز به آرزویم میرسم
در صف اول نماز جلو تر از پیش نمازم
و همه به من اقتدا خواهند کرد
نماز که تمام شود همه به سمت من خواهند آمد
چقدر عزیز خواهم شد
بعد از چند قدم که حرکت کنند
یکی فریاد می زند
لا اِله اِله اِلله
یه روز . . .
حسرت خواهی خورد ...
روزی که در آ غو ش د یگری . . .
با فکر کردن به من . . .
آرام می شوی
" ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ " ﺗﺎﻭﺍﻥ ﻫﻤﻪ " ﻧﻪ " ﻫﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﮕﻔﺘﻢ ﺗﺎ ﺩﻝ ﮐﺴﯽ ﻧﺸﮑﻨﺪ ...
ﻫﻤﻪ " ﻣﺤﺒﺘﻬﺎﯾﯽ " ﮐﻪ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻫﺪﺭ ﺩﺍﺩﻡ ﺗﺎ ﺩﻟﯽ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﻡ ...
ﻫﻤﻪ " ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻫﺎﯼ " ﺁﺑﮑﯽ ﮐﻪ ﺟﺪﯼ ﮔﺮﻓﺘﻢ ...
ﻫﻤﻪ " ﺳﺎﺩﮔﯽ " ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻫﺰﺍﺭ ﭼﻬﺮﻩ ﺧﺮﺝ ﮐﺮﺩﻡ
" ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ " ﺗﺎﻭﺍﻥ ﻫﻤﻪ " ﺧﻮﺵ ﺑﯿﻨﯽ ﻫﺎﯾﯽ " ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﻭ ﺁﺩﻣﻬﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺩﺍﺷﺘﻢ ..
همیشه سعی کردم بهترین باشم برای دیگران ولی ثابت شده بهترینها همیشه تنهان....
روزهای سختی را برایم رقم زدی تصمیم جدیدی گرفته ام... رویت را کم میکنم....دنیــــــــــا...!
خدایا !
حواست هست ؟
صدای هق هق گریه هام داره از همون
جزایی بالاتر از این نیست ؛
که به کسی دل ببندی ،
که قسمت تو نیست ... !!!
یادت را از من نگیر... .
بگذار منم مثل سهراب بگویم :. .
" دلخوشی ها کم نیست "
همیشه دلتنگت هستم
اما شاهدی ندارم .
بجز کلاغ بام خانه مان که آن هم حقیقت را به تکه پنیری میفروشد ...
هنوز هم عاشقانه هایم را فقط برای تو مینویسم ؛ هنوز هم در ازدحام این همه بی تو بودن از با تو بودن حرف میزنم
روزی میــرسَد.
بـــی هیــــچ خَبـــَـــری.
بــا کولـــــه بــــآر تَنهـــاییـَم.
دَـر جـــاده هــای بـی انتهــــای ایـن دنیــای عَجیـــــب.
راه خــــواهم افتـــــاد.
مَـــن کـــه غَریبـــــم.
چـــه فَــــرقی دارد کجـــــای ایـــن دنیــــــا بـاشــــم.
همــه جــــای جهــــان تنهـــــایی بــــا مَـــن است ..
کل دنیا هم بگویند دوستم دارند ...
فایده ندارد !!!
اما ...
دوستت دارم های " تو "
چه غوغایی می کند ...
روحم را تازه می کند !!!