ماجرای مراپایانی نبود
درتمام اتاق ها
خیال های تو پرپرزنان می رفتند و می آمدند
و پرندگانی
بال های تو را می چیدند و به خود می بستند
که فریبم دهند
ومن
تکه تکه
فراموش می شدم ........