.:: چرت نویس ::.

گاهی سکوت عاشقانه ها ، در دلت غوغا به پا می کند . . .

.:: چرت نویس ::.

گاهی سکوت عاشقانه ها ، در دلت غوغا به پا می کند . . .

درباره بلاگ
.:: چرت نویس ::.

نگاه پر از حرفم را کسی ندید . . .

یا شاید کسی نخواست ببیند . . .

پس همه ی حرفها نوشته شد . . .

و شد "چرت نویس" . . .

آخرین نظرات
  • ۲۳ آذر ۰۰، ۰۸:۱۰ - احمد تبریزی
    عالی

۱۹۷ مطلب در آبان ۱۳۹۳ ثبت شده است

۳۰ آبان ۹۳ ، ۰۷:۵۳

دلم گاهی آنقدر میگیرد . . .

دلم گاهی آنقدر میگیرد . . .
که . . .
احساس میکنم دنیا هم بیاید باز نمیشود . . .
اما با صدای نفسی . . .
آرام میشود . . .
دلم برای آن صداهایت تنگ است . . . !

۳۰ آبان ۹۳ ، ۰۷:۴۴

دلتنگ شده ام . . .


دلتنگ شده ام . . .
نمیدانم شاید برای تو . . .
یا شاید برای دیروزم که با تو سر شد . . .

۲۹ آبان ۹۳ ، ۱۰:۴۴

برگرد . . .


برگرد . . .

یادت را جا گذاشتی . . .
نمی خواهم عُمری به این امید باشم . . .
که برای بردنش بر می گردی . . .
۲۸ آبان ۹۳ ، ۲۱:۰۹

یادم بماند که . . .


یادم بماند که . . .
من تنها نیستم . . .
ما یک جمعیتیم . . .
که تنهاییم . . .
۲۸ آبان ۹۳ ، ۱۷:۵۴

گاهی سخت می شود . . .


گاهی سخت می شود . . .

دوستش داری و نمی داند

دوستش داری و نمی خواهد

دوستش داری و نمی آید

دوستش داری و سهم تو از بودنش

فقط تصویری است رویایی در سرزمین خیالت

دوستش داری و سهم تو

از این همه ، تنهایی است . . .

۲۸ آبان ۹۳ ، ۱۱:۱۸

او سکوت کرد . . . !


دلتنگم . . .
نه برای روزهایی که رفت . . .
نه برای آرزوهایی که ورق ورق شعر کردم . . .
دلتنگم  . . .
نه برای " بودن هایش "
که با او باشد یا نباشد ، عاشقش هستم !
فقط دلتنگم . . .
برای دوستت دارم هایی که به او گفتم
و
او سکوت کرد . . . !
 

دلم لک زده برای یک بار هم شده . . .
باران که می بارد تو در خیالم که نه . . .
در کنارم بودی . . .

اخم میکنی که مهربانیت را پنهان کنی . . .
مرا شما خطاب میکنی که هوایی نشوم . . .
اما نمیدانی که چقدر اینها به تو می آیند
و من دیوانه تر می شوم !

بعضی وقتا هست که دوست داری کنارت باشه . . .
محکم بغلت کنه . . .
بذاره اشک بریزی راحت شی . . .
بعد آروم تو گوشت بگه: ” دیوونه من که باهاتم “

۲۷ آبان ۹۳ ، ۱۵:۳۵

می آیی . . .

می آیی . . . 

در “وا” میشود . . . 

میروی…

در “بسته” میشود . . . 

میبینی!!! 

حتی در هم “وابسته” میشود . . .

۲۷ آبان ۹۳ ، ۱۴:۰۰

جای خالی ات را . . .

جای خالی ات را . . .

با فرض پُر کرده ام . . .

حرامش باد  آنکه پُر کرد جای مرا . . .

۲۷ آبان ۹۳ ، ۱۰:۳۰

مهربان من . . .

مهربان من . . .

آهنگ حضورت در کنارم آنقدر لطیف و شاعرانه است که من را مدهوش میکند . . .

“”تو تنها کسی هستی”” که برای من ارزش فکر کردن را داری . . . !

۲۷ آبان ۹۳ ، ۰۶:۰۸

برای تــــــو . . .

برای تــــــو

برای چشم هایــت

برای مـــن

برای درد هایـــم

برای م ا

برای این همه تنـــهایی

ای کــــاش خدا کاری کـــند . . .

۲۶ آبان ۹۳ ، ۲۰:۲۰

باختی در کار نیست . . .

باختی در کار نیست . . .

برای تو ، قلبم را ریسک می کنم . . .

یا می برم . . .

یا میمیرم . . .

۲۶ آبان ۹۳ ، ۱۷:۵۶

بانو . . .


بانو . . .

وقتی می گویم . . .
دوستت دارم . . .
تعارفت نیست . . .
زندگیِ من است . . .
۲۶ آبان ۹۳ ، ۱۵:۵۱

حوصله خواندن ندارم !

حوصله خواندن ندارم . . . !
حوصله نوشتن هم ندارم . . . .!
این همه دلتنگی دیگر نه با خواندن کم می شود نه با نوشتن . . . !
بانو ، دلم تو را می خواهد !


بانو . . .

شاید در نبودت دیگران مرا سرگرم کنند . . .
ولی "دلم" را هرگز . . .

۲۶ آبان ۹۳ ، ۱۵:۰۳

این روز ها . . .

این روز ها . . .

حس می کنم جایی را تنگ کرده ام . . . !

جایی در قلب تو ، برای آمدن دیگری . . .

۲۶ آبان ۹۳ ، ۱۴:۴۰

تقصیر از من است . . .

بانو . . .
تقصیر از من است . . .

آن زمان که گفتی . . .
قول بده همیشه کنارم بمانی . . .
یادم رفت بپرسم . . .
کنارِ خودت یا خاطره هایت . . . ؟ !
۲۶ آبان ۹۳ ، ۱۴:۰۳

همه هستند جز ، تو . . .

همه هستند جز ، تو . . .

و من دیوانه وار ، تو را می جویم . . .

مگر نمی دانی . . .

بانو ؛ تو برای من همه کس ای . . .

۲۶ آبان ۹۳ ، ۱۳:۵۶

کوتاه می نویسم . . .

کوتاه می نویسم . . .

اما تو بلند بخوان . . .

به بلندای احساسم . . .

دوستت دارم ، بانو . . .


دلایل بودنم را مرور می کنم هر روز . . . !

هر روز از تعدادشان کم می شود . . . !

آخرین باری که شمردمشان . . .

تنها یک دلیل برایم مانده بود . . . !

آنهم . . .

دیدن تو بود ، بانو . . . !!

۲۶ آبان ۹۳ ، ۰۷:۱۶

تو را حس کردن . . .

تو را حس کردن . . .

یعنی . . .

خوشبختی مطلق . . .

۲۵ آبان ۹۳ ، ۲۳:۲۶

چیزی در دلم . . .

چیزی در دلم . . .
تکان می خورد . . .
چیزی ته دلم را می لرزاند . . .
و من هر چه بیشتر می گذرد . . .
بیشتر و بیشتر حسش می کنم . . .
آری بانو . . .
دلم برایت تنگ شده است . . .

۲۵ آبان ۹۳ ، ۲۰:۲۵

دلتنگ که باشی . . .


دلتنگ که باشی . . .
هرچه اطرافت شلوغتر باشد . . .
" بی کسی ات "
را بیشتر حس میکنی . . .
۲۵ آبان ۹۳ ، ۲۰:۱۶

بانو ، از تو خواهشی دارم . . .

بانو ، از تو خواهشی دارم . . .
آنقدر قلبم را گرم و سرد نکن . . .
این قلب ممکن است ترک بردارد ، بشکند. . .

۲۵ آبان ۹۳ ، ۲۰:۱۰

حتی اگر حرفی نبود . . .

حتی اگر حرفی نبود . . .
شماره ام را بگیر و فقط بخند . . .
وقتی می خندی . . .
زمان می ایستد . . .
و در زیر پوستم انگار . . .
پرنده ایست که . . .

۲۵ آبان ۹۳ ، ۱۷:۴۵

دلم گرفته . . .


بانو . . .
دلم گرفته ، از اینکه هستی . . .
اما ندارمت . . .
از ساختارِ دنیا چیزِ زیادی نمی دانم . . .
ولی دوست داشتم دُنیات باشم . . .
۲۵ آبان ۹۳ ، ۱۵:۴۴

من به خیابان رفتم . . .


بانو ، وقتی گفتی "دوستت دارم"

من به خیابان رفتم . . .
فضای اتاق برای پرواز کافی نبود . . .
۲۵ آبان ۹۳ ، ۱۴:۳۸

دلم می خواهد . . .

دلم می خواهد . . .

دلم می خواهد برایت بمیرم بانو . . .

۲۵ آبان ۹۳ ، ۰۷:۲۶

بانوی من . . .

بانوی من:

"بیگانه ام"

با همه مردم شهر

از روزی که " تو "

" یگانه ام"

شده ای

۲۴ آبان ۹۳ ، ۲۲:۵۶

کسی چه می داند . . . ؟!


کسی چه می داند . . . ؟!

شاید روزی بیاید که حالِ من هم ، خوب شود . . .
هوا ، خوب شود. . .
عشق ، خوب شود. . .
و تو ، بانو ؛ خوبِ من شوی!!!
۲۴ آبان ۹۳ ، ۱۷:۴۶

حوِّای من شده ای . . .

حوِّای من شده ای . . .
گاز گرفته ای سیب احساسم را . . .
اگر رانده شدیم از بهشت
مرا هیچ باک نیست . . .
هر جا که با تو باشم . . .

بانوی من ، قطعه ای از بهشت است . . .

۲۴ آبان ۹۳ ، ۱۷:۱۲

هر کجا هستی باش . . .


برایم اهمیت ندارد فاصله مان چقدر است . . .
هر کجا هستی باش . . .
دلِ من ، با دلِ تو خواهد ماند بانو . . .
۲۴ آبان ۹۳ ، ۱۵:۲۵

عاشقانه دوستت دارم بانو . . .


تا دیروز . . .
هرچه می نوشتم عاشقانه بود !
از امروز . . .
هرچه بنویسم صادقانه است !
عاشقانه دوستت دارم بانو . . .
۲۴ آبان ۹۳ ، ۱۳:۴۲

فقط باشد!!


روزی
می رسد
که
 با لبخند تو بیدار می شوم . . .
 این روز هر زمان که میخواهد باشد . . .
فقط باشد!!
۲۴ آبان ۹۳ ، ۰۷:۳۳

تمامِ گُمشُدهِ ی مَن . . .


دستم را بگیر . . . من به بودن تو نیاز دارم . . .

نیمه گمشده ام نیستی . . .

که با نیمه دیگر . . .

به جست و جویت برخیزم . . .

تو . . .

تمامِ گمشده ی منی . . . !

تمامِ گُمشُدهِ ی مَن . . .

۲۳ آبان ۹۳ ، ۲۲:۰۰

فکرش رو بکن . . .

یه روزی تو خیابون داریم راه می رویم

دستِ تو توی دستم

دخترمون تو بغلم . . .

اونایی هم که ما رو می بینن میگن : اینا بالاخره ازدواج کردن . . .

فکرش رو بکن . . .

۲۳ آبان ۹۳ ، ۱۴:۳۱

دوستم داری بانو . . . ؟ !

گاهی آدم دلش فقط یک دوستت دارم می خواهد
که نمیرد . . .!
همین . . .
دوستم داری بانو . . . ؟ !

۲۳ آبان ۹۳ ، ۱۴:۲۴

بانوی خوش صدای من . . .


صدایت
را که می شنوم
دنیا را تعطیل می کنم . . .
مانند مغازه های دم اذان . . . !
بانوی خوش صدای من . . .

هزار بار اومدم خطت بزنم از قلبم . . .
خود خودت را
یادت را
اسمت را
اما فقط قلبم پر شد از خط خطی های عاشقونه

کاش برای آخرین بار ، مرا به آن "یک جمله" مهمان می کردی . . .

اما . . .

اما بدان ، می خواهم تسلیمِ سرنوشتِ خود شوم . . .

به مانند خودت . . . خبرهای جدیدی خواهی شنید . . .

خدانگهدار . . .

۲۳ آبان ۹۳ ، ۰۹:۱۴

این حقم نیست . . .


این همه تنهایی . . . حق من نیست . . .
۲۳ آبان ۹۳ ، ۰۹:۰۴

اگه این زندگی باشه


اگه این زندگی باشه
اگه این سهمم از دنیاست
"من از مردن هراسم نیست"

باید کسی را پیدا کنم که دوستم داشته باشد
آنقدر که اگر یکی از این شب ها به آغوش نیاز داشتم . . .
آغوشش را برای من و یک دنیا خستگی ام بگشاید
هیچ نگوید . . . هیچ نپرسد
فقط مرا در آغوش بگیرد بعد همانجا بمیرم . . .
تا نبینم روز های آینده را . . .
روزهایی که دروغ میگویند . . .
روزهایی که دیگر دوستم نخواهد داشت . . .
روزهایی که دیگر مرا در آغوش نخواهد گرفت . . .

۲۳ آبان ۹۳ ، ۰۸:۴۳

دورا دور میمیرم . . .


دورا دور عاشقت شدم
دورا دور نگرانت بودم
دورا دور عشق ورزیدم . . .
و حال عاشق شدن و عشق ورزیدنت به دیگری را
دورا دور میبینیم و از همین
دورا دور میمیرم . . .
۲۲ آبان ۹۳ ، ۲۳:۰۵

می دانم برای من نیستی . . .


می دانم برای من نیستی . . .
اما . . .
دلی که تنگ باشد این حرف ها را نمی فهمد . . .
نخند ؛ میدانم دلتنگی مزخرفی ست . . .

ایمیل . . .
۲۲ آبان ۹۳ ، ۱۵:۱۶

خیلی وقت ها دلم می خواهد . . .

خیلی وقت ها دلم می خواهد . . .

گوشی تلفن را بردارم . . . !

زنگ بزنم و فریاد بزنم : نمی توانم بانو . . . !

تابم . . . تحملم . . . تمام شده بانو . . .!

فقط یک ثانیه . . .

فقط یک ثانیه بودنت را به من بده . . .

۲۲ آبان ۹۳ ، ۱۴:۴۳

حتما یکی دلتنگته . . .



میگن لحظه ای که به شدت
احساس تنهایی می کنی . . .
حتما یکی دلتنگته
نمی دونم ، واقعا دلتنگمی . . . ؟ !
۲۲ آبان ۹۳ ، ۱۳:۲۶

هیچ! همین کافیست . . . !!!

کاش می شد
فقط " تو " را داشته باشم . . .
خدا هی بپرسد:
خوب ، دیگر چه . . . ؟
من بگویم:
هیچ! همین کافیست . . . !!!

۲۲ آبان ۹۳ ، ۱۱:۰۳

سرد شده ای . . .

سرد شده ای . . .

درست مثل این چایی . . .

اما نمیدانم چرا از دهن نمی افتی . . . !



دیروز که دکتر گوشی اش را روی سینه ام گذاشت و گفت نفس عمیق بکش
گفت: حجمِ شش هایِ شما کم شده است . . .
اما . . .
اما من فقط . . .
دلم برای تو تنگ شده است . . . !

هر کسی یه اسم تو زندگیش هست . . .
که تا ابد در هر جایی بشنوه
ناخودآگاه برمیگرده به همون سمت . . .
یا از روی ذوق
یا از روی حسرت . . .

۲۲ آبان ۹۳ ، ۰۸:۴۴

از تو درخواستی دارم . . .

از تو درخواستی دارم . . .

مرا به آن روزهای خوب ببر

سپاس رهایم کن برگرد . . .

من نمی آیم . . .

۲۲ آبان ۹۳ ، ۰۸:۳۹

برای هر کس تعریف کرده ام . . .

آنقدر دوستت دارم . . .

که برای هر کس تعریف کرده ام . . .

می خواهد جای تو باشد . . .

۲۲ آبان ۹۳ ، ۰۸:۳۴

پایبندم . . .



به . . .
امیدی . . .
که نیست . . .!
پایبندم . . .
۲۱ آبان ۹۳ ، ۱۹:۲۴

دلم یک خیابان میخواهد. . .

دلم یک خیابان میخواهد . . .
که بشود باتو قدم زد . . .
جایی که مردمش زبان مارا بلد نیستند . . .
من به زبان خودمانی
هی بگویم دوستت دارم  و عابران درگیر این کنجکاوی باشند . . .
من چه می گویم که تو اینطور میخندی . . .

گاهی از دوست داشتنت ؛ خسته می شوم . . .

دلم می خواهد . . .

برایت بمیرم . . .

۲۱ آبان ۹۳ ، ۱۹:۰۱

مادربزرگم . . .

مادربزرگم . . .
"تو" را پیشگویی می کرد ؛
او یقین داشت . . .
که من "عاقبت به خیر" می شوم . . .

۲۱ آبان ۹۳ ، ۱۸:۴۹

این یک اتفاقِ منطقی ست . . .

تو سرما بخوری
من هم می خورم . . . !
برای دو نفر که همدیگر را دوست دارند
این یک اتفاقِ منطقی ست . . .
نه به ویروس ها ربط دارد
نه هیچ چیزِ دیگر . . .

۲۱ آبان ۹۳ ، ۱۸:۴۴

برای قدم زدن زیر باران ...

برای قدم زدن زیر باران . . .

با تو باید رفت  . . .

اما از کجا " تو " بیاورم

۲۱ آبان ۹۳ ، ۱۴:۲۰

انتظار جواب . . .

می دانی چقدر دوست دارم . . . ؟

چقدر شیرین است این روزهای تلخ . . . !

روزهای شیرین انتطار ، به همراه روزهای تلخ دوری در هم آمیخته و خواستنت را برای دل بیقرارم بیشتر و بیشتر میکند . . .

وای که از خوشحالی روز وصالت در پوست خود نمیگنجم . . .

و هر تپش قلب من گویای این تک جمله ی ناب است: نفسم! دوستت دارم عشق شیرین زندگی من . . .

منتظرت هستم . . .

همیشه . . .

۲۱ آبان ۹۳ ، ۰۹:۳۸

یعنی هنوز "دوستت دارم" . . .

برای زنده ماندنم . . .
باید تو را دوست بدارم . . .
باید
باید
تو را دوست بدارم . . .
که زندگی ،
بدون عشق ،
بدونِ تو . . .
به تمامی یعنی مرگ . . .
و من هنوز زنده ام . . .
یعنی هنوز "دوستت دارم" . . .

دوستانم سرزنشم می کنند . . . !

می گویند: رفته را باید فراموش کرد!

که باید با زنده ها زندگی کرد!

در جوابشان لبخند می زنم ، بلند می شوم . . .

از روی میز برایت چای برمی دارم . . .

می آیم کنار تو،نزدیک پنجره می ایستم . . .

روی پنجه بلند می شوم و صورتت را می بوسم . . .

آن ها بهت زده ، نگاهم می کنند . . . !

۲۱ آبان ۹۳ ، ۰۹:۰۷

خدایا به تنهایی است قسم . . . !

خدایا به تنهایی است قسم . . . !

دل هیچکس را . . .

به آنچه قسمتش نیست عادت نده . . . !

۲۰ آبان ۹۳ ، ۲۰:۰۷

دلم آغوشت را میخواهد . . .

دلم آغوشِ نامحرمی را میخواهد که شرعی بودنش را فقط من میدانم و دلم . . .

آری دلم آغوشت را میخواهد . . .

چون خواستنی ترین جای دنیاست . . .

۲۰ آبان ۹۳ ، ۱۴:۴۴

ما بدهکاریم به یکدیگر . . .

ما بدهکاریم به یکدیگر . . .

به تمام دوستت دارم های ناگفته ای که پشت دیوار بهانه مان ماندند

و ما آنها را بلعیدیم

تا نشان دهیم منطقی هستیم . . .

۲۰ آبان ۹۳ ، ۱۴:۱۴

تو بی انصاف هستی . . .

این روز ها . . .

"هر نفس ، درد است که می کشم . . . در نبودت"

ای کاش یا بودی ،

یا اصلا نبودی . . . !

این که هستی

و کنارم نیستی . . .

دیوانه ام می کند

بفهم بی انصـــاف . . . !


می دانی وقت باران آرزویم چیست . . . ؟
رو به باران می ایستم و فریاد می زنم ؛ نبار . . .
لعنتی نبار . . . ممکن است عشقم . . .
ممکن است عشقم با دیگری بیرون باشد . . .
خیس شود و سرما بخورد . . .
۲۰ آبان ۹۳ ، ۱۳:۱۳

قدم میزنم ، هستم اما . . .


راستش را بخواهی

فاجعه ی رفتن و نبود " تو " چیزی را تکان نداد

من هنوز هم چای میخورم

کار می کنم

قدم میزنم ، هستم اما . . .

تلخ تر . . .

تنهاتر . . .

بی اعتمادتر . . .

۲۰ آبان ۹۳ ، ۰۸:۴۴

خلوتی میخواهم . . .

آرامشی میخواهم
خلوتی میخواهم . . .
تو باشی و من
در کنار هم
 تو گوش کنی و من سکوت کنم
و تو آرام بگویی دوستت دارم
و من گوش کنم
و آرام بگویم: من بیشتر...
بودنت را دوست دارم

۲۰ آبان ۹۳ ، ۰۸:۳۶

در آغوش آدم دیگری ست . . .


در آغوش خدا گریستم تا نوازشم کند . . .

پرسید : فرزندم پس حوایت کو ؟

اشک هایم را پاک کردم و گفتم :

در آغوش آدم دیگری ست . . .


۲۰ آبان ۹۳ ، ۰۸:۱۱

درد من . . .


درد من . . .

چشمانی بود که
به من " اشک " هدیه میداد
و به دیگران "..........! "
۲۰ آبان ۹۳ ، ۰۷:۵۸

باید قبول کنی . . .



باید قبول کنی . . .
باید دستانی که مال تو نیست را قبول کنی . . .
اما حسرتسان . . .

چرا هست . . .
۲۰ آبان ۹۳ ، ۰۷:۳۹

حس مسخریه ایه . . .

حس مسخریه ایه ؛ حس از دست دادن چیزی که متعلق به تو نیست . . .

شبها ، پرده ی حقیقت زندگانی ام را کنار می زنم و آینده را در تو می بینم . . .

تویی که کنارِ دیگری هستی و لبخند می زنی . . .

و من هنوز در حسرت شنیدن آن یک جمله . . .

۱۹ آبان ۹۳ ، ۱۴:۲۲

حسادت امانم را بریده . . .

هر شب خوشبختی ات را آرزو می کنم . . .

ولی ، خدا فقط می داند . . .

حسادت امانم را بریده . . .



سخت ترین شکنجه ی دنیا این است . . .
دیدن ویرانی عشقی که هنوز در قلبت می تپد . . .
شنیدن صدای کسی که هنوز عاشقش هستی اما ، اما در صدایش رنگ عشق را حس نکنی
در ذره ذره ی وجودش ملتمسانه به دنبال عشق میگردی
به دنبال خودت . . .
اما نیست
رنگ و بویی از تو نیست . . .
و تو مجبوری لبخند بزنی به تمام این بدبختی . . .


تپش قلبم یکی در میان می زند . . .
حس می کنم میخواهی خانه ای که در قلبم ساخته ای را ویران کنی . . .
و در جایی دیگر ساکن شوی . . .
۱۹ آبان ۹۳ ، ۱۳:۲۶

خودخواه . . .

خودخواه . . .
خسته. . .
بی‌شکیب . . .
این همه‌ی آن چیزی‌ ست که برایم باقی گذاشته‌اند. . .
با من مُدارا کن، بعداً، دلت برایم تنگ خواهد شد . . .
۱۹ آبان ۹۳ ، ۱۳:۰۷

گاهی آنقدر دلنازک می شوی . . .

گاهی آنقدر دلنازک می شوی

که با کوچکترین حرف میشکند شیشه نازک دلت

گاهی آنقدر دلگیر می شوی

که با کوچکترین حرف گیر میدهی به عشقت

گاهی آنقدر دلبر میشوی

که با کوچکترین حرف دل می بری با گیر هایی که داده ای

و اینگونه میشکنی شیشه فاصله ها را
۱۹ آبان ۹۳ ، ۱۲:۵۹

از دور تو را دوست دارم . . .

از دور تو را دوست دارم . . .

بی هیچ ، عطری . . .

آغوشی . . .

لمسی . . .

و یا حتی بوسه ای . . .

تنها دوستت دارم ، از دور . . . !

۱۹ آبان ۹۳ ، ۱۲:۴۹

چشمانت . . .

قبل از ازدواج چشمانت را کامل باز کن . . .
بعد از ازدواج چشمانت را کمی ببند . . .
۱۹ آبان ۹۳ ، ۰۷:۳۵

نگران نباش حال دلم خوب است !!!

نگران نباش حال دلم خوب است !!!
نه از شیطنت های کودکانه اش خبری هست . . .
نه از شیون های مداومش ، به وقت خواستن تو . . .
آرام
جوری که نبینی و نشنوی
گوشه ای نشسته ،
و رویاهایش را به خاک می سپارد
۱۹ آبان ۹۳ ، ۰۷:۲۳

فراموشش کن . . .

خداوندا از بچگی به من آموختند همه را دوست بدار . . .

حال که بزرگ شده ام و کسی را دوست دارم

می گویند:

فراموشش کن . . .

روزگار عجیبیست
گروهی دل میکنند
گروهی دل میدهند
از او دل کند
به تو دل بست
تو دل کندی تا به او دل بدهی
دیگری دلش را برد و من همانم که نه دلی برایم ماند که بار دیگر ببندم
و نه دلی ماند که از او بکنم . . .
۱۸ آبان ۹۳ ، ۱۸:۰۱

برایت دعا می کنم



برایت دعا می کنم
کسی را برای همیشه بیابی . . .
که صادقانه به او بگویی ؛
عشق های قبل از تو فقط سوء تفاهم بود . . .
۱۸ آبان ۹۳ ، ۱۴:۴۸

احساس مرگ می کنم . . .

احساس مرگ می کنم . . .

انگاری

فاتحه ی مرا خوانده ای . . .

۱۸ آبان ۹۳ ، ۱۴:۴۶

از این مردم دلگیرم . . .

از این مردم دلگیرم

هیچکدامشان شبیه تو نیستند . . .

۱۸ آبان ۹۳ ، ۱۴:۴۶

تو باشی چه فکر می کنی . . .؟

تو باشی چه فکر می کنی . . .؟

می روی سراغ کسی دیگر . . .؟

من هم مثل تو فکر می کنم ، فقط ؛

جز تو کسی را سراغ ندارم . . .

۱۸ آبان ۹۳ ، ۱۴:۴۴

تعادل جهانم بهم ریخته . . .

خوانده ایم و اثبات کرده اند که برای هر عملی در جهان

عکس العملی هست ،

به اندازه خودش ، در جهت مخالف.

تعادل جهانم بهم ریخته

از وقتی تو را

در جهت مخالف آغوشم

به اندازه خودم

کم دارم . . .

۱۸ آبان ۹۳ ، ۱۴:۴۲

عادت بدی ست . . . نه . . .؟

به نبودنت عادت کرده ام . . .

اما

مشکل اینجاست ،

که به بودنت

کنار کسی جز خودم

عادت نمی کنم . . .

می دانی ؛ میخواهم نام دخترم را از روی تو بگذارم . . .

فکر کن . . . من عاشقِ این زندگی بی توام . . .

۱۸ آبان ۹۳ ، ۱۴:۳۰

مردن . . .

کِی دست از سر من بر می داری . . .؟

می پرسم که بدانم

کی میمیرم . . .

۱۸ آبان ۹۳ ، ۱۴:۲۷

پیر . . .

زمانیکه خاطره هایت از امیدهایت قوی تر شد
پیر شدنت شروع می شود . . .
۱۷ آبان ۹۳ ، ۲۳:۴۸

حس کن احساس این دل تنها را !!!

میخواهم تو را ، میخواهم تو را
در همین لحظه ، همینجا
طاقت ندارم دیگر
حس کن احساس این دل تنها را !!!

۱۷ آبان ۹۳ ، ۲۳:۴۵

کسی را دوست دارم که . . .

کسی را دوست دارم که

که آنقدر برایم کس است که

نگاهم دیگر دنبال کسی نیست

۱۷ آبان ۹۳ ، ۱۴:۲۴

نیست . . .

وقتی سرما میخوری و لرز داری و بدنت درد میکنه و از چشات همه ش اشک میاد و از مماخت بدتر و سرفه پوستتُ میکنه! تازه میفهمی چقدر نیاز داری یکی باشه نازتُ بکشه! حالا هی مامانت میوه پوست بگیره برات و بابات اصرار کنه ببردت دکتر و یکی از برادرات بیاد دنبالت و اون یکی برادرت لوست کنه!
چرا هیشکی نمیفهمه اونی که باید باشه نیست! . . .

۱۷ آبان ۹۳ ، ۱۴:۱۸

بدون شرح . . .


۱۷ آبان ۹۳ ، ۱۴:۱۶

دستم را روی قلبم می گذارم . . .

هروقت دلم برای تو تنگ میشود دستم را روی قلبم میگذارم . . .

آخه جایگاه تو در قلب من هست و تپش قلبم نشانه ی وجود توست . . .

پس همیشه باش تا این قلب  .  .  .

۱۷ آبان ۹۳ ، ۰۷:۲۸

مرگ . . .

جداموندن از کسی که دوستش داری 
فرقی با مردن ندارد
پس عمری که بی تو میگذرد
مرگیست به نام زندگی‏‏‏ ! ! !

۱۶ آبان ۹۳ ، ۲۲:۱۱

تنهاییم . . .

دلم برای یک نفر تنگ است . . .
نه میدانم چه می کند . . .
حتی خبری از رنگ چشم هایش هم ندارم . . .
رنگ موهایش را نمی دانم . .  .
لبخندش را . . .
فقط میدانم که باید دراین تنهاییم باشد و نیست

۱۶ آبان ۹۳ ، ۱۸:۰۴

معادلات و دلتنگی . . .

حتی وقتی سرگرم معادلات هم می شوم ؛ از یادم نمی روی تو را کمی بیشتر از خیلی "دوستت دارم"

۱۶ آبان ۹۳ ، ۱۲:۴۰

تو، با مــن باش !

تو، با مــن باش !
من، دست همه اتفاق ها را میگیرم
که نیُفتَنـــــــــد

۱۶ آبان ۹۳ ، ۰۹:۴۸

گفتم بگو . . .!

گفتم بگو . . .!
سکوت کرد و رفت . . .
و من
هنوز گوش میکنم . . .

۱۶ آبان ۹۳ ، ۰۹:۴۲

مرگ

از مرگ میترسم . . . فقط به خاطر گریه های مادرم . . .
۱۶ آبان ۹۳ ، ۰۹:۳۹

غریبه . . .

بهم نمیرسیم اما بهترین غریبه ات می مانم !

۱۶ آبان ۹۳ ، ۰۹:۲۷

دلتنگی . . .

دلتنگی من تمام نمیشود
همین که فکر کنم
من و تو

دو نفریم
دلتنگتر میشوم برای تو

۱۶ آبان ۹۳ ، ۰۹:۲۵

بدترین حال دنیا . . .

بدترین حال دنیا اینه که:
آدم دلش هیچی نخواد . . .

جز . . .

۱۶ آبان ۹۳ ، ۰۹:۲۰

تنهایی . . .

در می زنند
کیست؟
گردوخاکِ تنهایی ام را جارو می زنم زیرِ فرش
لبخندی بر صورتم می گذارم
  و در را باز می کنم ...

۱۶ آبان ۹۳ ، ۰۰:۰۳

عادت . . .

عادت هر روزه ام شده است که جای انگشتانم را از روی «شیشه مانیتور» پاک کنم . . .

آخه ؛ نوازش کردن آن یک عکس ، عادت هر روزه ام شده است . . .

۱۵ آبان ۹۳ ، ۲۲:۴۴

احساس مرگ

احساس مرگ می کنم . . .

انگاری

فاتحه مرا خوانده ای . . .

۱۵ آبان ۹۳ ، ۱۸:۱۳

فرق ما . . .

تنها فرق من و تو در تنهایی من است . . .

تو نه تنها نیستی ، تنها نیستی . . .

۱۴ آبان ۹۳ ، ۲۱:۲۵

خسته ام . . .

میخواهم خودم را رها کنم تا پرواز کند و این کودک روح من ، آرامِ خود را در آغوش تو جای دهد . . .

سرش را در سینه ات بفشارد و فریاد زند: خسته ام و در اوج خستگی به تو نیاز دارم . . .

۱۴ آبان ۹۳ ، ۰۹:۰۸

پایان عاشقی . . .

این داستان هم به پایان رسید و از همان اول گفته شده بود که : یکی بود و دیگری نبود . . .
۱۳ آبان ۹۳ ، ۱۲:۲۱

کار دارم . . .

بی محلی هایت را به اسم "کار دارم" نگذار

همین

۱۳ آبان ۹۳ ، ۰۱:۴۰

آرزو . . .

آرزویم این است اگر روزی پرسیدم ؛ تو مال کی هستی؟ بدون معطلی جواب دهی "فقط مال تو "

یعنی می شود . . . ؟
۱۲ آبان ۹۳ ، ۱۰:۵۹

حق انتخاب . . .

خدایا این چه حق انتخابی ست که به من داده ای . . . ؟!

چرا حقِ انتخابِ من ، کنارِِِ من نیست و حق دیگری شده  است . . . ؟ ؟
۱۲ آبان ۹۳ ، ۱۰:۴۱

دردناک است . . .

پاهایم می لرزد . . . چشمانم خیس اشک می شود
زمانیکه در چند ده متری من هستی و من
اجازه در کنارت بودن را ندارم . . .
۱۱ آبان ۹۳ ، ۰۷:۴۶

قشنگ ترین اسارت زندگی . . .

انتظار کشیدن به پای کسی که دوستش داری . . .

قشنگ ترین اسارت زندگیست . . .

۱۱ آبان ۹۳ ، ۰۷:۴۳

باران شده ای . . . !

باران شده ای . . . !

یک لحظه می باری . . . و من یک هفته بیمارم . . . !

۱۱ آبان ۹۳ ، ۰۷:۴۱

این تنهایی را دوست دارم . . .

تنهایی تقدیر من نیست

ترجیح منه

دوای این بی خوابی ها

تویی که الآن خوابی . . .

۱۰ آبان ۹۳ ، ۲۱:۲۹

دست به صورتم نزن ...

دست به صورتم نزن ...

می ترسم بیفتد نقاب خندانی که بر چهره دارم !!!

و بعد سیل اشک هایم, تو را با خود ببرد ... و باز من بمانم و تنهایی !!!

۱۰ آبان ۹۳ ، ۲۱:۲۲

تو . . . من . . .

من . . . . . . . تو

چه دردناک است از اینکه حتی قوائد ترکیب هم نمی گُذارد تو و من ، ما شویم

۱۰ آبان ۹۳ ، ۱۴:۴۱

تو بگو . . .

ﺳﻬﻢ ﻣﻦ ﮐﺠﺎﺳﺖ؟

ﮐﺠﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﻗﺪﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﻟﻪ ﻧﮑﻨﻢ ،

کجا ﺑﺎﯾﺪ ﺩل  ببندم ﮐﻪ ﺩﯾﺮ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﻢ ،

ﮐﺠﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﺯﻣﯿﻦ ﺧﺎﮐﯽ ﮐﻮﻟﻪ ﺑﺎﺭﻡ ﺭﺍ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺑﮕﺬﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﺗﻮﻗﻒ ﻣﻤﻨﻮﻉ ﻧﺒﺎﺷﺪ ؟


ﺑﮕﻮﮐﺠﺎ ﺧﺴﺘﮕﯽ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺭ کنم ﮐﻪ ﮐﺴﯽ ﻧﮕﻮﯾﺪ،ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺟﺎﯼ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ . . . !
۱۰ آبان ۹۳ ، ۱۴:۳۷

الفاتحه . . .

حال و روز زندگی من را ، وقتی نباشی یک کلمه توصیف می کند . . .

  

الفاتحه  . . .


۱۰ آبان ۹۳ ، ۱۴:۳۴

بقیه . . .

می گویند برای هر کس میلیون ها آدم وجود دارد

که می توانند عاشق یکدیگر باشند . . .

اما نمی دانم چرا برای من فقط تو

معنای وجود را داشتی . . .

 

بقیه فقط هستند ! !

۰۹ آبان ۹۳ ، ۱۸:۱۵

رفتار پرشکوه . . .

گریه کار کمی ‏ست
برای توصیف رفتنت..
دارم به رفتار پرشکوهی
شبیه مرگ
فکر می کنم...

۰۹ آبان ۹۳ ، ۱۸:۱۲

ماشین عروس . . .

به سلامتی پسری که وقتی ازش پرسیدند . . . :

چته مرد چرا ناراحتی . . .! ! !

با چشمای خیسش برگشت گفت . . . :

تا حالا پشت سر ماشین عروس عشقت بوق زدی ! ! ؟ ؟ ؟

۰۹ آبان ۹۳ ، ۰۹:۲۳

تو . . .

زندگی به سختی اش می ارزد . . .
اگر تو در انتهای هر قصه ایستاده باشی . . .

۰۹ آبان ۹۳ ، ۰۹:۱۹

دنیای غریبی است . . .

دنیای غریبی است . . .
روزهایی که فکر میکنی باید بخندی . . .
اشکت را در می آورد . . .
اشکهایت که تمام شد . . .
آتش دلت که شعله کشید وتمنای فقط چند قطره اشک را داشت . . .
دنیا تو را می خنداند . . .
آنقدر می خندی تا اشکت در آید و دوباره . . .
بازی تلخ زمانه شروع می شود و تو
فقط باید به رسم روزگار باشی . . .
خیالی نیست دنیا . . .
خیالی نیست . . .
به رسمت عادت کرده ام . . .

۰۹ آبان ۹۳ ، ۰۹:۱۳

خنده . . .

یک روزی
به هر دلیلی‌ اگر
از تهِ قلبتان خندیدید
لطفا برای من هم تعریف کنید!!

۰۹ آبان ۹۳ ، ۰۹:۱۰

دکمه . . .

بعضی دکمه های کیبورد شل شده اند ! بس که استفاده شده اند .
دکمه های :

ک ا ش ب و د ی . . .

۰۹ آبان ۹۳ ، ۰۹:۰۶

معیار . . .

ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺗﻮ
ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻣﻌﯿﺎﺭﻫﺎﯾﻢ ﻣﯽ ﺳﻨﺠﯿﺪﻡ !
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺗﻮ
ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻣﯽ ﺳﻨﺠﻢ
ﺣﺘﯽ ﻣﻌﯿﺎﺭﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ !



ﭘﺎکت ﻫم ﺩﻟش ﺷﮑﺴت
ﺑﺎﻭﺭ نمیکرد ﺑﻪ جای نامه
کارت عروسی ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﺎشد

۰۸ آبان ۹۳ ، ۰۹:۵۱

درد . . . دلتنگی . . . سکوت

ﮔﯿﺮﻡ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﺻﻔﺤﻪ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻧﻮﺷﺘﻢ
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﺘﻮﻥ ﺗﺎ ﺁﻥ ﺳﺘﻮﻥ
ﻫﯿﭻ ﻓﺮﺟﯽ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺩﻟﺖ
ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺗﻨﮓ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ . .

حرف های زیادی برای گفتن است
که هیچ زمان
هیچ کجای زندگی
گفته نمی شوند
مثلِ دوستت دارم وقتی ..
کاش صبر می کردی تا ..
اگر بودم شاید امروز ..

۰۸ آبان ۹۳ ، ۰۹:۴۶

جام تهی . . .

من همین یک نفس از جرعه ی جانم باقی است  آخرین جرعه ی این جام تهی را تو بنوش...!!!

۰۸ آبان ۹۳ ، ۰۹:۴۳

بی تفاوتی . . .

به پایان

ایمان خواهیم آورد،

در جاده ای که،

دوست داشتن های

ساده در آغاز،

می رسد به،

بی تفاوتی های

سخت در انتها! ...

۰۸ آبان ۹۳ ، ۰۹:۲۷

تکه . . . تکه

ماجرای مراپایانی نبود

درتمام اتاق ها

خیال های تو پرپرزنان می رفتند و می آمدند

و پرندگانی

بال های تو را می چیدند و به خود می بستند

که فریبم دهند

ومن

تکه تکه

فراموش می شدم ........

عاشقانه هایی که برایت مینویسم

مثل آن چای هایی هستند که خورده نمیشوند!

یخ میکنند و باید دور ریخت!

فنجانت را بده دوباره پر کنم . . . . . .

۰۸ آبان ۹۳ ، ۰۸:۵۵

خواستن . . .

  هر جا که می بینم نوشته است :

” خواستن توانستن است ” آتش می گیرم !!!

یعنی او نخواست که نشد ؟!

۰۸ آبان ۹۳ ، ۰۸:۵۴

لیاقت . . .

دوستت دارم

هدیه ای است

که هر قلبی

فهم گرفتنش را ندارد.

قیمتی دارد

که کسی توان پرداختنش را ندارد.


جمله ی کوتاهی است

اما

هر کسی

لیاقت شنیدنش را ندارد ...!!!
۰۸ آبان ۹۳ ، ۰۸:۵۲

صدا . . .

اگر می دانستی

برای دو دقیقه شنیدن صدایت چه ها میکنم

خودت که هیچ

دقیقه ها هم شرمنده میشدند ...!!!

۰۸ آبان ۹۳ ، ۰۸:۵۱

آغوش . . . یاد . . . خواب

تا آخر عمرت هم اگه تنها موندی مهم نیست !!!
فقط نذار به جایی برسی که تو آغوش کسی
با یاد کس دیگه ای بخوابی.
۰۷ آبان ۹۳ ، ۱۵:۲۸

سلف سرویس . . .

رابطه ها شدن عین " سلف سرویس " همه میخوان از هر آدمی یه ذره تو بشقابشون باشه!

۰۷ آبان ۹۳ ، ۱۵:۲۷

او دوستم ندارد . . .

هرگز هیچ حسرتی در دنیا
این چنین یک جا جمع نمی شوند ،
که در این سه واژه ی کوتاه : "او دوستم ندارد"

۰۷ آبان ۹۳ ، ۱۵:۲۵

یهو . . .

ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﯾﻬﻮ ﻣﯿﺎﻥ . . .
ﯾﻬﻮ ﺯﻧﺪﮔﯿﺘﻮ ﻗﺸﻨﮓ ﻣﯿﮑﻨﻦ . . .
ﯾﻬﻮ ﻣﯿﺸﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﻧﻔﺲ ﮐﺸﯿﺪﻧﺖ . . .
ﯾﻬﻮ ﻣﯿﺸﻦ ﻫﻤﻪ ﺩﻟﺨﻮﺷﯿﺖ . . .
ﯾﻬﻮ ﻣﯿﺸﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﺕ . . .
ﺑﻌﺪ ﯾﻬﻮ ﻫﻤﯿﻨﺠﻮﺭﯼ ﻣﯿﺮﻥ . . .
ﯾﻬﻮ ﮔﻨﺪ ﻣﯿﺰﻧﻦ ﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﺕ . . .
ﯾﻬﻮ ﻣﯿﺸﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﻫﻤﻪ ﻏﺼﻪ ﻫﺎﺗﻮ ﻫﻤﻪ
ﺍﺷﮑﺎﺕ . . .
ﻳﻬﻮ ﻣﯿﺸﻦ ﺳﺒﺐ ﺑﺎﻻ ﻧﯿﻮﻣﺪﻥ ﻧﻔﺴﺖ

۰۷ آبان ۹۳ ، ۱۵:۲۵

شکستن . . .

مرا شکست !
او که وِرد زبانش بود :
خدایا کمک کن اگر چیزی می شکنم "دل نباشد"

۰۷ آبان ۹۳ ، ۱۵:۱۸

کفش . . .

کفش ها چه عاشقانه هایی با هم دارند !

یکی که گم شود دیگری محکوم به آوارگیست . . .

۰۷ آبان ۹۳ ، ۱۵:۱۶

زندگی . . .

زندگی

"زندگی" بـه من آموخـت . . .

آدمها نـه " دروغ " می گویند

نه زیر " حرفشان " می زنند .

اگر " چیزی " می گویند . . .

صرفا " احساسشان " درهمان لحظه سـت

نبـایـد رویش " حساب " کرد

۰۷ آبان ۹۳ ، ۰۹:۲۶

کسی چه میداند . . .

کسی چه میداند...

امروز چند بار فرو ریختم

از دیدن کسی که

فقط نامش  ، همنام تو بود !!

۰۷ آبان ۹۳ ، ۰۹:۲۴

مسافر . . .

نه چتری با خود داشت!

نه روزنامه!

نه چمدان...!

عاشقش شدم!

از کجا باید میفهمیدم مسافر است؟!

۰۷ آبان ۹۳ ، ۰۹:۱۶

شیفت دیلیت . . .

من از زندگی کسی حذف شدم، که برای داشتنش و بودنش، خیلی ها را از زندگیم حذف کردم....

۰۷ آبان ۹۳ ، ۰۹:۱۴

دره فراموشی . . .

دلم را

ذهنم را

وخاطراتم را

در لفافه ای ازسنگ پیچیدم .

با تمام توان

تمامیش را ،

با طنابی از جنس آهن ،

محکم کردم .

و آنرا....

در ته دره

فراموشی انداختم .

تا دور و رها شوم

از آنچه که

در این مدت

بر من گذشته.... .

۰۶ آبان ۹۳ ، ۱۴:۴۶

لمس کن . . .

لمس کن کلماتی ر اکه برایت می نویسم ...

تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست ...

تا بدانی نبودنت آزارم می دهد ...

لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست و عریان ...

که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد ...

لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است ...

 لمس کن لحظه هایم را ...

تویی که می دانی من چگونه عاشقت هستم،

لمس کن این با تو نبودنها را.
یه جور دوست داشتن هایی هست که هیچوقت پاک نمیشه از دل آدم ...


حتی با اشتباه ...


حتی با مرور زمان ...


حتی با هرچیز دیگه ...


این دوست داشتنا شاید فقط یه جور از دل آدما پاک شه ...


اونم مردن هست ...


همیشه


همه جا


 همه ی لحظه ها


 دوست داشتنت تو قلبم حک شده و هست عشقم

۰۶ آبان ۹۳ ، ۱۳:۴۵

شکستن . . .


وقتی تــو رو دیدم

مثل شاخه ی از برگ جدا شدم

برای اینکه باتو بـاشـــم

افتادم زمین

فکـــر می کردم منو بر می داری زمین

نمی دونستـــم پاهاتو میزاری روی قلبـــم

و از صدای خش خش شکستنم لذت می بری

۰۶ آبان ۹۳ ، ۱۳:۳۷

قایقت جا دارد . . . ؟

تو کجایی سهراب ؟

تو کجایی سهراب ؟

آب را گل کردند

چشم ها را بستند و چه با دل کردند ...

وای سهراب کجایی آخر ؟ ...

زخم ها بر دل عاشق کردند ...

خون به چشمان شقا یق کردند ...

تو کجایی سهراب ؟

که همین نزدیکی عشق را دار زدند،

همه جا سایه ی دیوار زدند ...

ای سهراب کجایی که ببینی حالا

دل خوش مثقالی است! ....

دل خوش سیری چند ؟

صبر کن سهراب...گفته بودی قایقی خواهی ساخت...!

قایقت جا دارد؟

من هم از همهمه ی اهل زمین دلگیرم.

۰۶ آبان ۹۳ ، ۱۲:۰۴

هیس . . .


هیس . . .

هیس . . . . . .  . . . . .!
ساکت!
یه کف مرتب به افتخارش . . .!
چه با احساس منو تنها گذاشت و رفت . . . !
۰۶ آبان ۹۳ ، ۱۲:۰۰

عاشقانه . . .

ﻣـــــــﻦ ﻋﺎﺷﻘـــﺎﻧـــــﻪ ﻫﺎﯾـــــــﻢ ﺭﺍ
ﺭﻭﯼ ﻫﻤﯿـــــــــﻦ ﺩﯾـــــــــﻮﺍﺭ ﻣﺠـــﺎﺯﯼ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴــــــــﻢ !
ﺍﺯ ﻟــﺞ ﺗــــــــﻮ . . .
ﺍﺯ ﻟـــﺞ ﺧــــــــﻮﺩﻡ . . .
ﮐﻪ ﺣﺎﺿـــــــﺮ ﻧﺒــﻮﺩﯾــــــــﻢ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ
ﺍﯾـــــــﻦ ﻫــــﺎ ﺭﺍ ﻭﺍﻗﻌـــــــﯽ ﺑــﻪ ﻫـــﻢ ﺑﮕﻮﯾﯿــــــــﻢ . . !

۰۶ آبان ۹۳ ، ۱۱:۴۹

سکوت می کنم . . .

 سکوت می کنم ...
نه اینکه ❥ دردی ❥ نیست ...
گلویی نمانده برای فریاد
. . .

۰۶ آبان ۹۳ ، ۰۷:۵۳

دلم تو را می خواهد . . .

حوصله خواندن ندارم
حوصله نوشتن هم ندارم
این همه دلتنگی دیگر نه با خواندن کم می شود نه با نوشتن …
دلم تو را می خواهد .....!!

۰۶ آبان ۹۳ ، ۰۷:۵۳

تنهایی . . .

اینکه تنها باشى دردش کمتر است
از اینکه پیش همه کس ات احساس تنهایى کنى.....

۰۶ آبان ۹۳ ، ۰۷:۴۸

دنیا . . .

اگر تعداد آدمهاى دنیا فرد باشد،
یک نفر تنها میماند.
و او منم.....!!!

۰۵ آبان ۹۳ ، ۲۳:۵۶

امتحان . . . حکمت

خدایا...!
کسى را که قسمت دیگریست سر راه ما قرار نده!!!
تا شبهاى دلتنگى اش مال ما باشد و روزهاى خوشش براى دیگرى!!!
مُردیم از بس امتحان پس دادیم!
مُردیم از بس حکمت دیدیم.....!!!

۰۵ آبان ۹۳ ، ۲۳:۵۳

آغـــوش . . .

هـر شــب از پُـشـت صـفـحـه ی کـوچـکِ مــوبــایــلـم در آغــــوش مـی گـیـــرمـــت . . . و نـمـیـدانـی کـه چـه آرامـــشـی سـت هـــمـیـــن آغــــــوش خـــــیــــــالـی ...!
۰۵ آبان ۹۳ ، ۲۳:۵۲

دوستت دارم . . .

واسه یه لحظه لذت، به کسى نگو دوست دارم!!!!!
دل میبنده، ضربه میخوره، افسرده میشه،دیگه نمیتونه اعتماد کنه،
تنــهــــا میمونه.....

۰۵ آبان ۹۳ ، ۱۲:۵۸

حسرت شیرین . . .

بالاخره یک روز به آرزویم میرسم
در صف اول نماز جلو تر از پیش نمازم
و همه به من اقتدا خواهند کرد
نماز که تمام شود همه به سمت من خواهند آمد
چقدر عزیز خواهم شد
بعد از چند قدم که حرکت کنند
یکی فریاد می زند
لا اِله اِله اِلله

۰۵ آبان ۹۳ ، ۱۲:۵۶

یه روزی . . .

یه روز  . . .


حسرت خواهی خورد   ...


روزی   که   در آ غو ش    د یگری   . . .


با فکر کردن  به  من  . . .


آرام   می شوی

۰۵ آبان ۹۳ ، ۱۲:۵۵

خیلی زود دیر می شود . . .

دردناک است
دوستش بداری
و گمان کنی دوستت دارد
حال آنکه
او یگانه هستی تو باشد
و تو ...
یکی از هزاران لذت او ...
۰۵ آبان ۹۳ ، ۱۲:۵۳

برگشت . . .

آدمای راستگو ﺧﯿﻠﯽ ﺯﻭﺩ ﻭ ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﻋﺎﺷﻖ میشن …

ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﺍﺣﺴﺎﺳﺸﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﺮﻭﺯ ﻣﯿﺪﻥ …

ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﺑﻬﺖ میگن ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻥ …

ﺧﯿﻠﯽ ﺩﯾﺮ ...

تاکید می کنم

خیلی دیر ﺩﻝ ﻣﯽ کنن …

ﺧﯿﻠﯽ ﺩﯾﺮ ﺗﻨﻬﺎﺕ میزارن …

ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺯﺧﻤﯽ ﺑﺸﻦ ...

ﺳﺎﮐﺖ میشن ...

ﭼﯿﺰﯼ نمیگن ...

ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﻣﯿﺮﻥ

ﻭ ﺩﯾﮕﻪ  هیچوقت ...

تاکیــــــــد میــــــکنم

هـیـــچـــــــوقـــت ؛ ﺑﺮنمیگردن !!!
۰۵ آبان ۹۳ ، ۱۲:۵۰

تنهایی . . .

" ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ " ﺗﺎﻭﺍﻥ ﻫﻤﻪ " ﻧﻪ " ﻫﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﮕﻔﺘﻢ ﺗﺎ ﺩﻝ ﮐﺴﯽ ﻧﺸﮑﻨﺪ ...
ﻫﻤﻪ " ﻣﺤﺒﺘﻬﺎﯾﯽ " ﮐﻪ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻫﺪﺭ ﺩﺍﺩﻡ ﺗﺎ ﺩﻟﯽ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﻡ ...
ﻫﻤﻪ " ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻫﺎﯼ " ﺁﺑﮑﯽ ﮐﻪ ﺟﺪﯼ ﮔﺮﻓﺘﻢ ...
ﻫﻤﻪ " ﺳﺎﺩﮔﯽ " ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻫﺰﺍﺭ ﭼﻬﺮﻩ ﺧﺮﺝ ﮐﺮﺩﻡ
" ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ " ﺗﺎﻭﺍﻥ ﻫﻤﻪ " ﺧﻮﺵ ﺑﯿﻨﯽ ﻫﺎﯾﯽ " ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﻭ ﺁﺩﻣﻬﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺩﺍﺷﺘﻢ ..
همیشه سعی کردم بهترین باشم برای دیگران ولی ثابت شده بهترینها همیشه تنهان....

 

۰۵ آبان ۹۳ ، ۰۷:۱۸

دنیا . . .

روزهای سختی را برایم رقم زدی


تصمیم جدیدی گرفته ام...


رویت را کم میکنم....دنیــــــــــا...!

۰۵ آبان ۹۳ ، ۰۷:۱۳

خدایا . . .

خدایا !


حواست هست ؟


صدای هق هق گریه هام داره از همون 


گلویی میاد که تو گفتی از رگ گردن بهش نزدیکتری ؟؟..
۰۴ آبان ۹۳ ، ۲۰:۰۶

خط خطی . . .

در نوشتن با قلم و رقص قلم بر صفحه ی سفید کاغذ چیزی هست

که در دکمه های کیبورد وتایپ حروف نیست

مدتی است دکمه ها امانم را بریده اند

دلم هوای خط خطی کردن دارد . . .

۰۴ آبان ۹۳ ، ۱۹:۵۸

خدایا برگرد . . .

خدایا کودکیم را گرفتی جوانی ام را دادی . . . .

عقلم را گرفتی عشق را دادی . . .

عشق را گرفتی و تنهایی را دادی . . . 

خنده هایم را گرفتی و غم را دادی . . .

آرزوهایم را گرفتی و حسرت ها را دادای .. . .

خدایا برگرد . . .

من هنوز نفس میکشم . . .یادت رفت نفسم را بگیری . . .

۰۴ آبان ۹۳ ، ۱۹:۵۳

جزا . . .

جزایی بالاتر از این نیست ؛

که به کسی دل ببندی ،

که قسمت تو نیست ... !!!

۰۴ آبان ۹۳ ، ۱۹:۵۲

یکی بود و دیگری نبود

آخر قصه ی عشق ما را همان اول لو دادند

همان جایی که گفتند :

یکی بود و دیگری نبود ...
۰۴ آبان ۹۳ ، ۱۳:۱۴

عشق . . .

عشق حد وسط ندارد...
یا نابود می کند ...
یا...
نجات میدهد...

۰۴ آبان ۹۳ ، ۱۳:۱۲

دلخوشی . . .

یادت را از من نگیر... .
بگذار منم مثل سهراب بگویم :. .
" دلخوشی ها کم نیست "

۰۴ آبان ۹۳ ، ۱۳:۱۰

دلتنگ . . .

همیشه دلتنگت هستم
اما شاهدی ندارم .
بجز کلاغ بام خانه مان که آن هم حقیقت را به تکه پنیری میفروشد ...

۰۴ آبان ۹۳ ، ۱۳:۰۷

عزرائیل . . .

این روز ها سایه ها زیاد شده اند . . .

حس می کنم به آرزویم نزدیک می شوم . . .

۰۴ آبان ۹۳ ، ۱۳:۰۳

تلخ . . .

تلخ می نوشم
چه چای باشد
چه قهوه
چه هر کوفت دیگری
وقتی تو نیستی
همه چیز، تلخش می چسبد
حتی زندگی...

۰۴ آبان ۹۳ ، ۰۷:۰۷

رابطه . . .

این رابطه برای حرکت

سوخت می خواهد

از نوع ترکیبی! 

یک قطره از تو

دریایی از من...
۰۳ آبان ۹۳ ، ۲۳:۴۷

دق کردند

شادی غدیر را

از میان لبخندهایمان

بیرون کشیدند

گفتند "محرم می دهیم"

از صدای گریه ها دِق کردند

۰۳ آبان ۹۳ ، ۲۰:۱۵

درد . ..

درد آدما رو ،

باید از آهنگایی که روی ریپیت میذارن فهمید...

۰۳ آبان ۹۳ ، ۱۹:۳۶

دلتنگی . . .

از دلتنگی چیزی شنیده ای ؟؟ . .  .

مثل این است که دستت را با کاغذ بریده باشی . . .

زخمی نمی زند . . .

خونی نمی ریزد . . .

ولی . . .

می سوزاند . . .

عجیب می سوزاند . . .

۰۳ آبان ۹۳ ، ۱۶:۳۹

تنهایی . . .

شب ها تنهایی ام را

در خیابان های شهر می چرخانم تا...

تا... دیگر مردم فکر نکنند کسی را ندارم...!

۰۳ آبان ۹۳ ، ۱۶:۲۵

کسی به چشمانم نمی آید " هرگز "

کسی را دارم . . .

که انقدر برایم کسی هست که 

نگاهم دنبال کسی نیست

این را هزاران بار فریاد زده ام و میزنم که دیگر

کسی به چشمانم نمی آید " هرگز "

۰۳ آبان ۹۳ ، ۱۶:۲۱

گره . . .

محبتت را با دست های خودت بر دلم گره زده ای
حاضر نیستم دست دیگری جز دست خودت
این گره ها را باز کند...

هنوز هم عاشقانه هایم را فقط برای تو مینویسم ؛ هنوز هم در ازدحام این همه بی تو  بودن از با تو بودن حرف میزنم

هنوز هم باور دارم عشق ما جاودانه است . . .
این روزها پشت پنجره مینشینم و به استقبال باران میروم. میدانم پاییز هنوز هم شورانگیز است.
میدانم یکی از همین روزها کسی که نبض زندگی من است کسی که جزتو نیست را نخواهم داشت
میدانم تمام میشود ولی بگذار بگویم: اولین عشق من و آخرین عشق من تویی.
۰۳ آبان ۹۳ ، ۱۵:۲۶

تنهایی . . .

روزی میــرسَد.

بـــی هیــــچ خَبـــَـــری.

بــا کولـــــه بــــآر تَنهـــاییـَم.

دَـر جـــاده هــای بـی انتهــــای ایـن دنیــای عَجیـــــب.

راه خــــواهم افتـــــاد.

مَـــن کـــه غَریبـــــم.

چـــه فَــــرقی دارد کجـــــای ایـــن دنیــــــا بـاشــــم.

همــه جــــای جهــــان تنهـــــایی بــــا مَـــن است ..

۰۳ آبان ۹۳ ، ۱۵:۲۳

دوستت دارم با صدای آهسته . . .

کل دنیا هم بگویند دوستم دارند ...

فایده ندارد !!!

اما ...

دوستت دارم های " تو "

چه غوغایی می کند ...

روحم را تازه می کند !!!

۰۳ آبان ۹۳ ، ۱۵:۰۸

سکوت . . .

سکوت …

و دیگر هیچ نمی گویم …!

که این بزرگترین اعتراض دل من است

به تو …

سکوت را دوست دارم

به خاطر ابهت بی پایانش …