شنیده ای ؟ . . .
قرار است بالاخره یک شب مردم ببینند دلیل تلاطم دریای وجودم را !
قرار است که زیر نور ماه آرزو کنند بهترین حال را . . .
قرار است که امسال مردم هم یک شب مانند هرشب من بیدار باشند.
.
همیشه اثر نبودنت، شبها معلوم شده است؛ درست مثل ماه!
فرق دارد نور و تاریکی . . .
"مَدِّ" آمدِ تو را کنار "جذر" نبودن هایت می گذارم. دریا می شوم وقت طلوع تو.
.
هنوز ماه تویی و بهار تویی . . . پس برایم فرقی ندارد شب تحویل سال. من مثل هرشب مات درخشش ماه بیدارم . . .
به وقت ساعت 2 بامداد . . .
پ.ن: نسیمی که عطر پیرهنت را می آورد
١٠ درصدش هواست، ٩٠ درصدش شراب . . .